امکانات سايت
کل مقالات
نظرات عمومی
اضافه نمودن وبسايت
کل وبسايتها
نظراتم دروبسایتهای ديگر
صفحه اصلی
فروشگاه شارژ

آخرين مطالب:
بالاترين مجازات=بالاترين نعمت
تآملي بر ابتداي سوره روم
صبر و اصلاح طلبی نه براندازی و تجزيه
ارزشت مساوی عملت
بازگشت دوباره جهنميان به دنيا
بدگويي خيالی
تعدد زوجات و طلاق
اعتياد و طلاق
ارتباط نامشروع
بی اعتمادی
پربيننده ترين مطالب:
بالاترين مجازات=بالاترين نعمت
صبر و اصلاح طلبی نه براندازی و تجزيه
دخالتهاي بيگانگان در خانواده
نظرات سه روزاخير
پرنظر ترين مطالب:
رفتاربا همسر|56نظر|
دخالتهاي بيگانگان در خانواده|39نظر|
شناخت قبل از ازدواج|31نظر|

مديريت:
خلفان نصيحت کن
ايميل:
khalfan@khalfan.ir
آخرين مراجعه
11بهمن1397ساعت 11:8:24
ورودمديريت:
نام:
رمز:

ارتباط نامشروع«پنجشنبه14آذر1392»تعداد بازديد:1551
الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (3نور)
مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نمي نمايد و زن زناکار جز با مرد زناکار يا مشرک ازدواج نمي نمايد و اين بر مومنين حرام شده است.

يکي از عواملي که باعث طلاق مي شود اينست که مرد يا زن متوجه شوند که همسرشان ارتباط نامشروعي با کسي ديگر دارد و اين مسئله به هيچ وجه براي فردي که داراي حيثيت و آبرو است قابل تحمل نيست و نبايد هم باشد زيرا گذشته از زشتي و گناه عظيمي که دارد ، شخص با تحمل اين فرد درواقع خود را در معرض مرگ قرار مي دهد و هر آن امکان دارد به امراض مرگ آوري که از طريق تماس جنسي انتقال مي يابد مبتلا گردد و همسرش مرگ را برايش به ارمغان آورد، لذا هر شخص عاقلي طلاق را بر ادامه دادن زندگي با همچون فردي ترجيح مي دهد.
اما مسئله اي که در اين مبحث بيشتر موجب طلاق می شود اينست که شخص با رفتارهای نسنجيده ی همسرش ، او را به اين مسئله متهم می کند و زندگی به سوی سراشيبی طلاق پيش می رود.
مسئله ای که در اينجا می خواهيم به آن بپردازيم اينست که بروز چه عوامل و رفتارهايي موجب می شود که شخص به همسر خويش همچون گمان بدی بزند و موجب متلاشی شدن زندگی آنها شود؟
مهمترين عاملی که به نظر می رسد توجه نکردن به حد و حدود ارتباط با نا محرم است.هرگاه شخص ارتباط خود با نامحرم را کنترل نکند و از حد متعادل بگذرد مطمئنا زمينه ی اتهام به خود را فراهم می نمايد و همسری که به حيثيت و آبروی خود بهای زيادی می دهد اين وضع را برای همسرش، تامنجر شدن به سر حدش تحمل نمی کند.
اما مسئله آخر که در اين مبحث بايد تذکر دهيم اينکه مبادا شخصی به هر بهانه ای برای توجيه و دليل آوردن برای طلاق خود اين اتهام را بر همسر خود وارد نمايد که اگر همچون اتهامی بزند و همسرش اينگونه نباشد،در دنيا و آخرت خوار و ذليل می شود، چنانکه خداوند بلند مرتبه می فرمايد:" إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (23نور):همانا کسانی که زنان پاکدامن و بی خبراز فحشا و مومن را به زنا نسبت می دهند در دنيا و آخرت از رحمت خدا محروم می شوند و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست."
نظرات فرستاده شده برای اين مطلب
نام:فریدون«شنبه16آذر1392ساعت 2:27:5»

خشونت سیستماتیک و آشکار چه در ایران و چه در جهان برعلیه زنان اعمال می شود ، آنچه در کشور ما بصورت عام و در شهر ما بصورت خاص باعث نگرانی و کم توجهی به آن ممکن می گرداند سکوت همراه با تایید این خشونتها از طرف تعداد زیادی از زنان و بخصوص زنان آسیب دیده است . برداشت نادرست از آموزه های دینی و تحریف واقعیتها توسط سالار مردان باعث شده تا قربانی ، صرفا خود را قربانی ببیند تا انسانی با حقوق مساوی که نسبت به حقش تجاوز شده و باید دادخواهی کند . اگر به این فرهنگِ تجاوز پذیری بی توجهی جامعه و نبود و یا غیر فعال بودنِ تشکلهای اجتماعیِ مدافع حقوق زنان بیفزاییم نتیجه این خواهد شد که یخش کوچکی از آن شنیده و ناچیزی از آنچه یا سر نوشته می بینیم .
واقعیت این است ، نگاه ترحم آمیز دوستان ، سرزنشهای مردم و سکوتِ معنادار خانواده کورسوی امید به مقابله با این پلیدی فرهنگی خاموش می کند ، آنجایی که قربانی باید بین تسلیم یادفاع در مقابل خشونتِ صورت گرفته یکی را انتخاب کند امید است که می تواند روح مقاومت و اعتراض را زنده نگهدارد . با تاسف باید بگویم در وضعیت کنونی سکوت ، خشونت افزایی می کند و قربانی بیشتری می گیرد .

پاسخ مدير سايت:نظر شما محترم است اما به نظر بنده کوبيدن بر طبل اعتراض و مقاومت در مسائل خانوادگی و بين زن و شوهر راه به هيچ جايي نخواهد برد ، تنها دورنمايش طلاق است و بس . آنچه اين معضلات را ريشه کن می کند انديشيدن برای پرورش نسلی جديد است ، نسلی که مردان آن، مردانگی را در ظلم به همسر خود نبينند،مگر مردانی که ظلم به همسر خود می کنند از کجا آمده اند؟ مگر نه اين است که از شکم يک زن آمده اند ؟ مگر نه اينست که سالهای اوليه ی شکل گيری شخصيتشان را تحت تربيت يک زن گذرانده اند؟ چرا به گونه ای تربيت نشده اند که با همسرشان همچون يک انسان رفتار کنند؟پس در بروز خشونت عليه زنان جامعه زنان هم بی تقصير نيست.
خانواده جای گذشت و ايثار و بخشش است نه ميدان مقاومت و اعتراض.به نظر بنده همسر به جای صرف وقت خود بر درگيری و مقاومت و به دادگاه کشاندن شوهر ،راهکارهايي بينديشد که رفتارهای ناپسند شوهرش کمتر بروز کند و اين وقت را برای فرزندانش بدهد تا آنها پدرانی با رفتارهای ناپسند نشوند.بسيار ديده شده خانواده ای که چنان زن مشغول شکايت از شوهرش می شود که فرزندانش را فراموش می کند و پس از رهايي از شوهر فرزندانی تحويل جامعه می دهد که به علت ديدگاه منفی که نسبت به درگيريهای مادرشان با پدرشان داشته اند پسرانش دوباره همان درگيريها با همسرانشان را تکرار می نمايند و با باز شدن يک گره ، در نسل بعدی چندين گره زده می شود.
«شنبه16آذر1392ساعت 13:32:40»

نام:فریدون«شنبه16آذر1392ساعت 2:56:0»

در اواخر دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی گزارشی درباره اعمال خشونت علیه زنان در خانه تهیه شده بود که متاسفانه انتشار بیرونی پیدا نکرد ولی در کتابخانۀ مرکز پژوهش وزارت کشور قابل دسترسی است ، پس از آن از دانشجویانی که میخواستند برای پایان نامه خود مطلب تحقیقاتی بنویسند خواسته شد از پرداختن به این موضوع در پایان نامه خود ، خودداری کنند .
خشونت‌های فیزیکی و روانی
خشونت فیزیکی نوع اول : این خشونت‌ها شامل گاز گرفتن ، گرفتن و بستن ، زندانی کردن ، چنگ انداختن و کشیدن مو ، اخراج از خانه ، کتک کاری مفصل ، محروم کردن از غذا و … می‌شود .
خشونت فیزیکی نوع دوم : شامل سیلی ، لگد و مشت زدن ، کشیدن و هل دادن ، محکم کوبیدن در ، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل .
خشونت‌های روانی و کلامی : به کاربردن کلمات رکیک و دشنام ، بهانه‌گیری‌های پی در پی ، داد و فریاد و بد اخلاقی ، بی‌احترامی ، رفتار آمرانه و تحکم آمیز و دستور دادن‌‌های پی در پی ، قهر و صحبت نکردن و …
خشونت‌های جنسی و ناموسی: شامل مجبور کردن زن به دیدن عکس و فیلم‌های مبتذل یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیر متعارف ، مراعات نکردن بهداشت زناشویی و خودداری از به کار گیری از وسایل پیشگیری از بارداری ، مجبور کردن زن به سقط جنین ، اجبار زن به حاملگی ناخواسته ، متهم کردن زن به بی‌مبالاتی در مسائل ناموسی همچون داشتن ارتباط نا مشروع ، شک و بد دلی .
تهدید به آزار و قتل
رفتارهایی از قبیل تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه علیه زن و اقوامش ، تهدید به آزار و اذیت و یا تهدید به کشتن زن و فرزندان ، تهدید به طلاق و یا ازدواج مجدد ، تصاحب ، مخفی کردن و از بین بردن مدارک شخصی و مورد نیاز زن مانند شناسنامه ، دفترچه پس‌انداز ، اوراق مالکیت و … بیگاری کشیدن از زن در انجام امور و وظایفی که مربوط به او نیست ، مانند : تیمارداری پدر شوهر و مادر شوهر و بالاخره تحت نظر قرار دادن و ایجاد محدویت در تماس‌های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه برای زن .
تعدادی از مردان ایرانی با استفاده از عوامل اقتصادی و مالی زنان را مورد خشونت قرار می‌دهند . این مردان از استقلال مالی همسران خود جلوگیری و در اموال شخصی آنها دخل و تصرف می‌کنند و با ندادن خرجی خانه و پول کافی برای زنان مضیقه های مالی ایجاد می‌کنند.
خشونت‌های حقوقی شامل امتناع مرد از طلاق بر خلاف اصرار زن به متارکه ، ازدواج مجدد شوهر و جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن دانسته‌اند
خشونت‌های ممانعت از رشد اجتماعی ، فکری و آموزشی شامل ایجاد محدویت در ارتباط فامیلی ، دوستانه و اجتماعی ، ممانعت از تحصیل ، کاریابی و اشتغال .
ادامه دارد

نام:یاسر«يکشنبه17آذر1392ساعت 1:15:36»

با سلام به دوستان بویژه خلفان عزیز
همه ی ما در خاطر خود به یک عشق و یک ازدواج کامل و بی نظیر می اندیشیم . و برای دست یافتن به آن بسیار تلاش می کنیم . من به ارتباط نامشروع و یا خیانت میخواهم از منظر دیگر نگاه کنم . چرا در واقعیت ، با وجود آنکه زوجها با معیار و ارزشهای اخلاقی که قبل ازدواج به آن بسیار ارج می نهند دچار وسوسه میشوند ؟ و چه تعداد و چه درصدی از زوجها به ایجاد رابطه با شخص دیگر روی می آورند ؟ یک مرد که در کنار همسر خود و یا یک زن در کنار شوهر خود که با آرامش و عشق زندگی می کند ، چرا و به چه دلیل به ارتباط نا مشروع و یا خیانت به زوج خود روی می آورد ؟ مسلماً معلول علتی است . اگر علت را پیدا کنیم معلول از بین خواهد رفت و فهمیدن اینکه چرا و چگونه یک ارتباط نامشروع اتفاق می افتد ، اولین قدم پیشگیرانه ای است که زن یا شوهر برای ممانعت از برقراری چنین روابطی توسط زوجش ، چه در آینده و چه بسا در همین زمان حال برداشته می شود . شاید بتوان گفت که برقراری روابط نامشروع ، که خود آزرنده ترین شکل بروز ، تحت همسر بودن در ازدواج دانست در پی احمقانه ترین تلاشی است که زوجین برای تحقق پیوستن آرزوها و احساس رضایت خود از سکس ؛ آگاهانه یا نا آگاهانه انجام می دهند تا همه ی اتنظارات و خواسته هایی که فکر می کنند با همسر خود در زندگی زناشویی به آنها اهمیت داده نمی شود بر آورده سازند .و یا شاید زن ویا شوهری به سوی روابط نا مشروع کشیده می شوند که احساس کنند دیگر امیدی به تغییر وضع زندگی و روابط سکسی با همسرش نتواند داشته باشد . جناب خلفان اگر یکبار از این منظر به این موضوع نگاه کنیم و دوستان در این خصوص نظر بدهند ، شاید زودتر به نتیجه برسیم . وتا بعد

پاسخ مدير سايت:عليکم السلام.بحث کاملا بجا و مهمی است علتهايي که فعلا به نظر بنده می رسد:1- اجبار زوجين بر ازدواج با کسی که علاقمند نيستند(که قبلا مطلب جداگانه ای قرار داديم) 2- پيروی غير معقول از شهوت و ترجيح دادن آن بر اصول اخلاقی 3- فقر و برتری دادن مال بر آبرو وحيثيت 4- ناتوانی جنسی همسر 5- رعايت نکردن محدوديتها و آداب اسلامی در رابطه با نامحرم.
اميدوارم دوستان ديگر هم در اين رابطه همفکری نمايند.
«يکشنبه17آذر1392ساعت 7:51:7»

نام:فریدون«جمعه22آذر1392ساعت 3:16:41»

سلسله مطالبی نوشته و هنوز تصمیم به ارسال آن نگرفته ام ، در آن بسیاری از سئوالات یاسر پاسخ داده ام اما چون هنوز برای ارسال آن تردید دارم نظر یاسر جداگانه مورذ کنکاش قرار می دهم .
خوب است که تلاش داریم تا علتها مورد بررسی قراردهیم یاسر می نویسد " اگر علت را پیدا کنیم معلول از بین خواهد رفت " صرف دانستن علت دلیل بر از بین رفتن معلول نیست دانستن علت مانند تشخیص بیماری توسط طبیب است ولی برای درمان باید هم دارو وجود داشته باشد و هم استطاعت بیمار در تهیۀ آن .
باری یاسر نوشته است "یک مرد که در کنار همسر خود و یا یک زن در کنار شوهر خود که با آرامش و عشق زندگی می کند ، چرا و به چه دلیل به ارتباط نا مشروع و یا خیانت به زوج خود روی می آورد ؟"
محتمل ترین حالت این است که زن و شوهر مورد نظر با آرامش و عشق کنار هم زندگی نمی کنند ، هر چند ممکن است بدایت ازدواجشان با عشق همراه بوده باشد ، که اگر با عشق و آرامش در کنار هم زندگی می کردند دو عنصر اساسی در زندگی مشترک تامین بود و عنصر سوم یعنی ارگانس در سکس یا حاصل می شد و یا جدایی منطقی ، که نمونه چندِ آن در شهر خودمان قابل تشخیص است .
روابط نامشروع یعنی چه ؟ آیا می توان گفت رابطه ای که از نظر شرع مورد تایید نیست ؟ آیا روابط نامشروع همان زنا است ؟ خلفان در تفسیر آیه قران می نویسد " مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نمي نمايد و زن زناکار جز با مرد زناکار يا مشرک ازدواج نمي نمايد و اين بر مومنين حرام شده است." آیا زنا همان است که در جامعۀ اسلامی توسط مردان بصورت گسترده در همبستری با زنان غیر صیغه ای (عقدی) صورت می گیرد ؟ باید بگویم گستردگی تمرّد اخلاقی در جوامع دینمدار توسط مردها به معنای نسبت بالای زنان با انگیزه مشابه نیست بلکه اندک زنانی از این دست می توانند خلاف کاری اخلاقی مردان با گستردگی آن تامین کنند . با همۀ اینها انبوه مردان که اگر آنها را زانی بدانیم با تفسیر خلفان هیچ شانسی برای پذیرش آنها توسط جامعۀ اسلامی وجود ندارد در حالیکه می دانیم و می بینیم که اینگونه مردها به عنوان مسلمان با زنان مسلمان از دواج می کنند و درکسوت مردان مسلمان فرایض دینی هرچند سست انجام میدهند . ادامه مطلب می گذارم تا دوستان بخصوص خلفان و یاسر روشنتر اظهار نظر نمایند .

پاسخ مدير سايت:شکی نيست که جامعه زنان در اين مقوله بسيار پاکتر از جامعه مردان است زيرا تبعات اين کار بر آنان بسيار سنگينتر است و مقصود از " مرد زناکار جز با زن زناکار يا مشرک ازدواج نمي نمايد ..." اين نيست که لزوما هر مردی که دست به اين کار زشت زند همسرش هم اينکاره است بلکه مقصود اينست که همچون مردی شايستگی زندگی در کنار يک زن پاکدامن ندارد زيرا مردی که رابطه نامشروع با غير همسر خود بر قرار می کند، هر چند گناهش به پای خودش است اما در واقع همسرش را هم در معرض نابودی و ابتلا به امراض مرگباری همچون ايدز می نمايد.«جمعه22آذر1392ساعت 10:43:49»

نام:یکی«شنبه23آذر1392ساعت 0:22:14»

با سلام من با یاسر موافقم. مختصرا عرض کنم که باید به دنبال علل این امر باشیم اما به نظر حقیر قبل از هر چیز بایست به دنبال آمار این روابط در جوامع اسلامی باشیم مثلا چند درصد زنان متاهل با مردان متاهل , زنان متاهل با پسران مجرد ارتباط دارند یا به عکس .. مطمینا مجردین سهم بیشتری در این امرخواهند داشت به نظر حضار گرامی عیب کار در کجاست و کجا میلنگیم .آیا راهکاری در قران حکیم بر این معضل ارایه شده?

پاسخ مدير سايت:عليکم السلام.مهمترين راهکاری که برای نجات از اين معضل در قرآن و احاديث آمده است فراهم شدن امکانات ازدواج برای مجردان است، مطمئنا جامعه ای که راه صحيح رفتن در آن دشوار باشد ، بيراهه رفتن در آن افزايش می يابد،سفارشات ديگری هم که شده است جلو گيری از زمينه های افتادن در اين گناه است که شامل: نهی از خلوت نمودن زن و مرد نامحرم ، رعايت پوشش مناسب و ... است . البته موضوع بحث ما بيشتر در مورد اين است که چگونه اين معضل به طلاق می انجامد.«شنبه23آذر1392ساعت 11:44:40»

نام:BI NAM«شنبه23آذر1392ساعت 19:58:10»

برای ارایه دادن نظراتی درمورد زن، خانواده، قبل ازهرچیز باید ازنکاه خرد وجزیی وروبنایی پرهیز کنیم وبصورت ریشه ای مشکلات را بررسی کنیم و الا مطرح کردن کتک زدن زن توسط مردان وپیش کشیدن مسئله عشق وعاشقی وازقبیل اعتماد بحثهای روبنایی است واصل مشکل را درخود میپوشاند زیرا تا ازدواج هست این گونه اختلافات هم خواهدبود برداشتهای غلط ازمفهوم کلمه نکاح باعث شده تا ارتباط بین زن ومرد بعنوان امری ناپسند درجامعه جا بیفتد ازآنجایی که خداوند بندگانش را به امری معیوب ومسئله دار ترغیب وتوصیه نمیکند علی رغم چنین اصلی ماشاهدیم که ازدواج های کنونی پرعیب ونقص هستند ازدواج دراسلام بعنوان یک سنت ازآن یاد میشود نه یک واجب دینی ازطرفی اگردو نفر بخواهند بدون نکاح با هم رابطه داشته باشند به بقیه مردم مربوط نمی شود درقران هم ازنکاح بعنوان یک پیمان دایمی یاد نشده است خواندن اوراد ومراسم وجاری کردن صیغه عقد و... درقران نیامده ویک تعهد دایمی را تأیید نمیکند قصد انکار خانواده و نقش سازنده و حمایتی خانواده درمیان نیست بلکه سعی میشود نقش منفی نادیده گرفته شده آن بیان شود که نياز به بررسي مجدد این بلاي دائمي بيش از پيش حس ميشود همانطور که در قرآن هم اجباری به امر ازدواج به چشم نمی خورد
به نظر میرسد رابطه یک زن و مرد یک ارتباط دونفره و خصوصی است که با تصمیم آنها شروع و تداوم می یابد و با تصمیم آنها نیز باید تمام شود، ازطرفی در اسلام هم بیشتر به ارضاء جنسی زن ومرد اهمیت داده شده اگر دقیق بشویم درمورد یک زندگی مشترک بین دونفر اصلا سخت گیری نمی بینیم درپرانتز بگویم مانند رسم ختنه که بین مسلمین رایج است ولی هیچ منبع قرانی ندارد منتها روابط ها نباید بصورت پنهانی انجام بگیرد تا شامل عمل زنا بشود نکته دیگری بحث تفاوت های زن و مرد درمورد رابطه جنسی است. از آنجائی که خداوند سیستم زن و مرد را مثل هم نیافریده در چهارچوب این رابطه هم تفاوتهائی آشکار بین جایگاه و نقش ونیاز زن و مرد می بینیم.
یعنی دست مرد ها باز تر از زن هاست.
چون زنها در طول مدت زندگی جنسیشان اولا مرخصی زیاد می روند.یک هفته تا ده روز عادت ماهیانه در ماه- نه ماه مسئله بارداری -بعد از تولد بچه هم بدن و ذهنشان تا مدتی آمادگی رابطه جنسی و پذیرش مرد را ندارد.و بیشتر مادر هستند تا زن.
و بعد از سن 45 سالگی هم یواش یواش به سمت بازنشستگی جنسی میروند. یعنی از نظر جنسی پابه پای مرد حرکت نمی کنند و یه جاهایی عقب می مونن.و زنها از این لحاظ بد یا خوب نیستند. فقط متفاوت از مرد هستند.بنابراین اگر مردی همزمان با دو زن رابطه داشته باشه آیا غیرطبیعی یا بد خواهد بود؟خدا که همچبن نظری نداره بشرطی که اینگونه روابط بصورت علنی ونه پنهان باشد اما چه امیدی به تغییر و تحول خواهد بود وقتی ما در جامعه ی کلیشه ها زندگی میکنیم!؟ جامعه ای که حتی اگر کسی آمادگی یا علاقه یا انگیزه ای برای تشکیل خانواده نداشته باشد، بی توجه به خواست و توقعات او از زندگی شخصی اش، آن را به وی تحمیل خواهد کرد که معمولا عواقب ناگواری در پی دارد. متذکر میشوم که من قصد انکار خانواده را ندارم، بلکه تائید میکنم وجود یک پایگاه امن عاطفی از نیازهای طبیعی یک انسان است، باری هدف از این نوشته نه حذف خانواده، بلکه تصحیح فرهنگ حاکم و نوع نگاه بر آن و انتظارات بوده و ذکر این مسئله اساسی که یک انسان متفکر قادر نیست در فضای بسته و محدود خانواده محبوس شود، چرا که ذهن پویا میدان عمل وسیعتری می طلبد، پس منطقا آن پایگاه بایستی در راستای تقویت و ساپورت این ذهن پویا باشد و نه منع. آقای فریدون به کتگ زدن زنان اشاره کرده اند چنین مواردی اندک وناچیز اند ونمی توانیم آماری ازان ارایه نماییم اما درهمین کنگ اداواطواردختر خانم های امروزی کنگی که درخیابان قدم میزنند دیده اید ایا جوانی قادر است چنین زنان ودختران چشم ودل دریده راکتک بزند هرکدام دودستگاه موبایل همراه دارند وهرساعت سر یکی کلاه میگزارند سرکیسه می کنند به دفاتر هواپیمایی وسیاحتی رفته اید دیده اید زیباترین دختران را با آرایش های آنچنانی ولباس زیبا متصدی فروش هستند آیا این سوءاستفاده ازمرد نیست حالا اگر گاهی چنین زنها ودخترانی کتک هم بخورند مگر اشکال دارد ونباید آقای فریدون براشان دلسوزی کنند (( باید بگویم گستردگی تمرّد اخلاقی در جوامع دینمدار توسط مردها به معنای نسبت بالای زنان با انگیزه مشابه نیست بلکه اندک زنانی از این دست می توانند خلاف کاری اخلاقی مردان با گستردگی آن تامین کنند فریدون))آقای فریدون شما چطور میدانید که اینگونه زنان اندک هستند؟ درضمن توجه داشته باشید که روابط جنسی بین یک مرد متأهل بازنی دیگر اگربصورت علنی باشد زنا محسوب نمی شود زنا یعنی رابطه پنهانی بازن غیر واما در آمریکا روان شناس ها آمار داده اند که اکثر خیانت هایی که مرد ها به زنانشان می کنند در دورانی است که همسرانشان باردار بودند و توان و آمادگی برقراری رابطه جنسی را نداشتند .
و آمار دیگری که 80 درصد مرد های امریکایی در طی دوران زندگی مشترک خود حداقل یک بار به زنانشان خیانت کرده اند .
ولی باز هم این جامعه کوته فکر غربی اصرار و افتخار به د اشتن رابطه تک همسری دارد و قرآن را مسخره می کند.

پاسخ مدير سايت:البته به نظر من آمار بالای کتک خوردن زن در دعواها و مشاجرات دليل بر مظلوميت و حق به جانبی آنها نيست بلکه علتش در ضعيفتر بودن طبيعی زن از نظر قدرت جسمی است و چه بسا بسياری از دعواها و مشاجرات مقصر اصليش خود زن باشد اما نتيجه اين درگيری کتک خوردن زن در اين ميان می شود .مثل دو کشوری که با هم خصومت دارند و هر از چند گاهی با هم در گير می شوند و هميشه کشوری که نيروی نظامی ضعيفتری دارد بيشتر کوبيده می شود و اين دليل حتمی بر بی تقصيری کشور ضعيفتر نيست.در مورد تعريف زنا و رابطه ی مشروع هم درست است زمانی که ولی زن راضی و مرد و زن هم راضی به ازدواج باشند و يک امر مخفی نباشد ديگر عملا تمام شرايط عقد ازدواج پيش آمده است و در هيچ فقه مذهبی خواندن اوراد و خطبه جزء ارکان عقد نيست بلکه برای اطمينان و قاعده مند شدن ارتباطات تلفظ اين سپردن مسئوليت قرار داده شده است ، واقعا جای تأسف است که در شهر ما خيلی افراد در حالی که دختر و پسر همديگر را می خواهند و پدر دختر هم راضی است دختر و پسر به عنوان عقد نکرده با هم می چرخند در حالی که تمام اصول عقد محقق شده و از نظر واقعی چيزی جز ثبت اين پيوند باقی نمانده است.تا بعد...«يکشنبه24آذر1392ساعت 11:47:57»

نام:BI NAM«پنجشنبه28آذر1392ساعت 19:36:7»

اين نظر به علت نامربوط بودن به مطلب اين پست به قسمت نظرات عمومی انتقال يافته است،جهت مشاهده متن اين نظر اينجا کليک نماييد.

نام:«پنجشنبه28آذر1392ساعت 19:39:15»

اين نظر به علت نامربوط بودن به مطلب اين پست به قسمت نظرات عمومی انتقال يافته است،جهت مشاهده متن اين نظر اينجا کليک نماييد.

نام:«پنجشنبه28آذر1392ساعت 19:41:1»

اين نظر به علت نامربوط بودن به مطلب اين پست به قسمت نظرات عمومی انتقال يافته است،جهت مشاهده متن اين نظر اينجا کليک نماييد.

نام:BI NAM«پنجشنبه28آذر1392ساعت 19:45:20»

اين نظر به علت نامربوط بودن به مطلب اين پست به قسمت نظرات عمومی انتقال يافته است،جهت مشاهده متن اين نظر اينجا کليک نماييد.

نام:BI NAM«جمعه29آذر1392ساعت 8:7:0»

اين نظر به علت نامربوط بودن به مطلب اين پست به قسمت نظرات عمومی انتقال يافته است،جهت مشاهده متن اين نظر اينجا کليک نماييد.

نام:مريم«جمعه25بهمن1392ساعت 15:10:53»

موضوعات خيلي خوبن ولي حيف كه خيلي كوتاهن.
سعي كنيد به متن مطالب اضافه كنيد.
موفق باشيد.

پاسخ مدير سايت:جهت خسته کننده نشدن مطالب به صورت کوتاه ارائه می شود.موفق باشيد.«شنبه26بهمن1392ساعت 16:36:57»

نظر شما راجع به این مطلب:
نام شما:
وبسايت شما:
متن نظر:


=2+9
وبسايتهای برتر
مجتمع علمی فرهنگی سلطان العلماء بندرلنگه
نسيم
بیداری اسلامی
دخت کنگ
ديوان
مدرسه علوم دينی صلاح الدين ايوبی اروميه
مجد
کلگر
کنکاش
کنگستان
بانوی کنگی
مسجد جامع بندر کنگ
اعجاز علمی در قرآن و حديث
الحورویدیوهای مکه ومدینه واناشید اسلامی
زعفرون
آخرين ورود از:
بیداری اسلامی

آماربازديد
افرادآنلاين
آمريکا(2)
بازديدامروز:2
بازديدديروز:12
بازديدهفته قبل:619
بازديدكل:577123